تبلیغات X
سفارش بک لینک
آموزش ارز دیجیتال
ابزار بتادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
خدمات سئو سایت
چاپ ساک دستی پارچه ای
چاپخانه قزوین
استارتاپ
آموزش خلبانی
طراحی سایت در قزوین
چاپ ماهان
کرگیر
کرگیری
کرگیر
هلدینگ احمدخانی قم

ديوان شعر اهل بيت ع - شهادت امام موسى ابن جعفر ع

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

شده تسبیحی به دستش دونه دونه‌های زنجیر

شده هم صدای ذکرش لب زخم و جای زنجیر

وقتی موسا می‌شه یوسف دل زندون پرِ نوره

وقتی یوسف می‌شه موسی زندونم وادی طوره

زیر دستاشو بگیرین موسامون عصا نداره

آقامون میخاد بلند شه، نمیتونه، نا نداره

چند شبه که مثل مادر نماز نشسته خونده

قنوتای آخرش رو با دو دستِ بسته خونده

ای که قصه‌های صبرت دل ایوبُ شکسته

یارب و یا ربت اینجا به دل خدا نشسته

می دونم که خلوت تو با خدا چه حالی داره

معصومه مثل رقیه تاب دوریتو نداره

دجله همدرد فراته آخه تشنگیتُ دیده

گوش داده به یا حسینت که به کربلا رسیده

ای خوشا قافله‌ای که پیش تو، تو کاظمینه

یعنی از نجف میاد و مهمون امام حسینه

آقا یا باب الحوائج همه تشنه‌ی دعائیم

آقا جون غریبه نیستم بچه آهوی رضائیم

پر از آتش درونم مددی موسی بن جعفر

که رها بشم به نامت کاظم آل پیمبر

دم یا کاظم گرفتیم ما که تو آتیش اسیریم

اگه این اسم خدا نیست پس چرا آروم می‌گیریم

دم یا کاظم گرفتیم نفسمون به پامون افتاد

شیطونم فرشته کردی آخه تو زندون بغداد

دم یا کاظم گرفتیم تا درای بسته وا شد

اونقدر خوندیم که آخر ساقیمون امام رضا شد

دم یا کاظم گرفتیم بی بی مون معصومه خندید

به کبوترای دلتنگ سفر مدینه بخشید

قاسم صرافان


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/15 - 20:18 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

روز از پس شام آمد و زندان تو شام است

دیدار تو بر دختر خورشید حرام است

یاد آر ز گیسو و ز روی پسر خویش

و آنگاه ببین شام چه و روز کدام است

در خاک رَود کوه اگر تا کمر خویش

شایسته ی آن کوه دوام است دوام است

زندان شرفِ شمس خدا را نکند محو

بگذار بگویند که عمرت لب بام است

بر سنگدلان راه مده بر حرم خویش

زنجیر چه فهمد که در این بند امام است

در ساق تو افتاده اگر فاصله ای چند

خوابید از این فاصله ها غائله ای چند

قحطیِ پر و بال فرشته است گمانم

کاین گونه سر تخته روان است روانم

این ساقه ی طوباست که آویخته از عرش

یا ساق تو از تخته ی تابوت؟ ندانم

سنگین شده تابوت تو هرچند نحیفی

ای یار گران یار گران یار گرانم

در قاب فلز، آینه آئینه ی محض است

زنجیر چه کم می کند از صیقل جانم

گویند که موسای خدا هفت کفن داشت

باید که کنون روضه به مقتل بکشانم

معنی، کفن شاه شهیدان ز حصیر است

ای خاک ره مرکب آن شه به دهانم

جا داشت کفن کردن اموات ور افتد

یا در کفن اهل دو عالم شرر افتد

محمدسهرابى


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/15 - 20:16 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

چطور زنده بماند؟ بعید می دانم!

سحر به صبح رساند ! بعید می دانم!

چگونه ماه بتابد به آن سیه چالی

که قدر نور نداند بعید می دانم

خدا کند تن زنجیر بسته را دشمن

به کوچه ها نکشاند بعید می دانم

خدا کند که به تعجیل، دخترش، خود را

به دیدنش برساند بعید می دانم

به جسم او ستم تازیانه ها ای کاش

تُوَل تُوَل ننشاند بعید می دانم

لبان تشنۀ او را دو قطره آب خنک

خدا کند بچشاند بعید می دانم

ز بس شکسته شده، با اشارۀ ابرو

قنوت وتر بخواند؟ بعید می دانم

به دست های شکسته قنوت ممکن نیست

مگر به آه کشاند بعید می دانم

رسد به بام اجابت، دعای خلصنی

مگر دعا برهاند بعید می دانم

مگر شود که اجل بی اجازۀ محبوب

ز دوست جان بستاند بعید می دانم

به یک اشاره، خودش را رضا کنار پدر

مگر شود نرساند؟ بعید می دانم

برای این همه غربت مگر شود هرگز؟...

که شیعه قدر نداند بعید می دانم

دعا لباس فرج را به یار، پوشاند

مگر ز خویش براند، بعید می دانم

استادمحمودژوليده


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/15 - 20:15 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

از گردش فلک، سر و سالار سلسله

شد در کمند عشق، گرفتار سلسله

نَبود هزار یوسف مصری بهای او

آن یوسفی که بود خریدار سلسله

تا دست و پا و گردن او شد به زیر غُل

رونق گرفت ز آن همه بازار سلسله

هرگز گلی ندیده ز خار آنچه را که دید

آن عنصر لطیف ز آزار سلسله

آگه ز کار سلسله جز کردگار نیست

کان نازنین چه دید ز کردار سلسله

غمخوار و یار تا نفس آخرین نداشت

نگشود دیده جز که به دیدار سلسله

جان ها فدای آن تن تنها که از غمش

خون می گریست دیده ی خونبار سلسله

این قصه، غصه ای است جهانسوز و جانگداز

کوتاه کن که سلسله دارد سر دراز

ايت الله محمدحسين غروى


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/15 - 20:12 | 1 2 3 4 5

امام موسی بن جعفر(ع)،شعر شهادت

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

ا


ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی‌ ابن ‌جعفر

ای همه آزادگان را مقتدا موسی‌ ابن‌ جعفر

ای که در حبس بلا بودی به فرمان الهی

هم قدر را هم قضا را رهنما موسی ابن جعفر

با نگاه نافذت ای موسی آل محمد

شد عصا در دست موسی اژدها موسی ابن جعفر

در دل مطموره‌ها داری به فرمان الهی

حکمرانی بر سماوات العلی موسی ابن جعفر

کاظمینت از برای شیعیان و دوستانت

هم مدینه، هم نجف، هم کربلا موسی ابن جعفر

شب که تاریک است و تنهایی چراغ تو است با تو

حلقۀ زنجیر می‌خواند دعا موسی ابن جعفر

این عجب نبود که کوه و دشت و صحرا و بیابان

با تو گردد هم‌نوا و هم‌صدا موسی ابن جعفر

تا بود جانم به تن دست از ولایت بر ندارم

کز ولادت با تو بودم آشنا موسی ابن جعفر

ناز بر فیض مسیحا می‌کنم جایی که باشد

خاک درگاه تو بر دردم شفا موسی ابن جعفر

عضو عضوم گر ز هم گردد جدا صد بار بهتر

کز تو یک لحظه دلم گردد جدا موسی ابن جعفر

تربت و صحن و سرای تو است در شهر دل من

هر دلی بر تو است یک صحن و سرا موسی ابن جعفر

شُهرت باب‌الحوائج در امامان را تو داری

انس و جان آرند در کویت رجا موسی ابن جعفر

کل خلقت را دهی حاجت اگر آرند خلقت

بر درت پیوسته روی التجا موسی ابن جعفر

تو همان چشم خدای ذوالجلالی کز نگاهی

خلق عالم را کنی حاجت روا موسی ابن جعفر

دوست دارم کز دو چشم خویش در پای ضریحت

اشک ریزم بر تو هر صبح و مسا موسی ابن جعفر

دوست دارم گردنم در حلقۀ زنجیر باشد

تا کنم یاد از تن پاک تو یا موسی ابن جعفر

دوست دارم چون درختی بین آب و گل بمانم

تا بدانم با تو چون شد سال ها موسی ابن جعفر

کُند بر پا، دست در زنجیر، اشکت در دو دیده

در دلت خون، بر لبت ذکر خدا موسی ابن جعفر

در دل تاریک زندان زیر ضرب تازیانه

بود خالی جای فرزندت رضا موسی ابن جعفر

کس نبود از هیفده دختر به بالای سر تو

تا بگرید بر تو و گیرد عزا موسی ابن جعفر

تو همای قلۀ نوری و زندانت قفس شد

در قفس ماند از تو مشتی پر به جا موسی ابن جعفر

با کدامین جرم بعد از سال ها حبس و شکنجه

سوخت قلب پاکت از زهر جفا موسی ابن جعفر

چون نگرید بر تو "میثم" ای همای وحی کآخر

گوشۀ زندان  بدادی جان و گردیدی رها موسی ابن جعفر


استادسازگار


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/15 - 20:09 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,


مشکل گشای کارها باب الحوائج

ذکر توسّل های ما باب الحوائج

دارد هوای شیعه را باب الحوایج

پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج»

پر می کشد دل های ما تا کاظمینش

امشب عجب دارد تماشا کاظمینش

عیسای اهل البیت موسای کلیم است

مانند بابایش کریم ابن الکریم است

بین دعاهایش غریبه هم سهیم است

بابای سلطان خراسان از قدیم است

دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش

عبد خدا می سازد او با کظم غیظش

از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده

زیر عبای خویش ما را حفظ کرده

در سینه اش علم خدا را حفظ کرده

اعجازهای انبیا را حفظ کرده

با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی

مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی

آری وقار او وقار دیگری بود

اکسیر علم او عیار دیگری بود

هر احتجاجش افتخار دیگری بود

تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود

مانند زینب، عمّه اش، مرد سخن بود

در هر سؤالی پاسخش دندان شکن بود

آقای ما در کنج زندان چارده سال

محروم از خورشید تابان چارده سال

آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال

مثل هزاران سال بود آن چارده سال

«خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته

پیداست در زندان به آقا بد گذشته

گلبرگ های یاس را پژمرده بودند

از بس که آقا را شکنجه کرده بودند

پا را دگر از حد فراتر بُرده بودند

بدکاره ای را پیش او آورده بودند

ذکر الهی را عجب محسوس می گفت

«سبحانکَ» «قدّوس» «یا قدّوس» می گفت

یک بار نه ... بلکه هزاران بار افتاد

در لحظه ی برخاستن بسیار افتاد

دستش ز روی شانه ی دیوار افتاد

آن لحظه یاد مادرش انگار افتاد ...

زنجیرها تاب و توانش را گرفتند

یک عدّه ای نامرد امانش را گرفتند

آقای ما در سینه اش دردی کهن داشت

هر شب نگهبانی پلید و بد دهن داشت

رنگ کبود و زخم هایی بر بدن داشت

از بس که زندان بان او دست بزن داشت

صبرش به زیر تازیانه ها محک خورد

مانند زهرا مادرش خیلی کتک خورد

یک تخته ی در عهده دار بردنش بود

هر چند که زنجیرها دور از تنش بود

اما هنوز آثار آن بر گردنش بود

شکر خدا که بر تنش پیراهنش بود

دیگر سر او زیر دست و پا نیفتاد

بر دختر او چشم خیلی ها نيفتاد

محمدسهرابى


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/15 - 20:06 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

زندان اسیر خلوت روحانی تو شد

هر شب سکوت بود که زندانی تو شد

 

زندان نبود عرصه ی جنگ و نبرد بود

دشمن ذلیل معرکه گردانی تو شد

 

دیگر چه واهمه است تو را از حرامیان؟

وقتی که عرش گرم نگهبانی تو شد

 

اشکی که چار سال به چشم تو حلقه بست

آیینه دار حلقه ی عرفانی تو شد

 

رنگ از  رخ تمام مقاتل پرید ، تا

راوی روضه ماه خراسانی تو شد

          ******

خسته شده مدینه ز بغض تو یا رضا!

از بس که شاهد غم پنهانی تو شد

 

خیره شدی به آینه ی پیکری نحیف

آیینه  سخت باعث حیرانی تو شد

 

هر بار سجده رفته همین پاره پیرهن

تنها نشان یوسف کنعانی تو شد

بر روی دوش چار غلام است پیکرش

حالا تویی و بغض که زندانی تو شد

 رضا يزدانى


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 23:16 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

ابو ابراهيم موسى بن جعفر، كاظم عليه السلام ، كه زبانها در برابر كلمات قاهرش ، گنگ و عقول نزد معجزات باهرش حيران مى نمايند.حرارت دعاهايش ، سنگ سخت را ذوب مى كند و مناظرات و گفتارش حجتى است بر اولوالالباب . او وجوه اكسير فلزات عرفا و معيار نقود اصفياست و كسى است كه خالقان دانسته اند كه او باب الحوائج است و فرقتان اذعان - نموده اند كه كاشف اسرار كتاب خداى تعالى است.

سيمى امام موسى ابن جعفر(٩٥٧)

الگوى رفيع استقامت بودى
معناى حقيقى كرامت بودى
هم رهرو آئين نبى اكرم(ص)
هم باب حوائج امامت بودى
اصغر چرمى

برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:34 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

هفت آسمان در دست های مهربانت بود

هرچند عمری سقف زندان آسمانت بود

تسبیحی از ماه و ستاره بین دستانت

خورشید در سجاده هر شب میهمانت بود

تصویر تو در قاب زندان باز می تابید

یا نور وقتی روز و شب ورد زبانت بود

با تازیانه روزه ات را باز می کردند

بغض گلو، اشک غریبی، آب و نانت بود

وقت قنوت آخرت خون گریه می کردند

زنجیرهایی که به دست ناتوانت بود

طعنه شنیدن، داغ دیدن، خون دل خوردن

هر چند موروثی میان دودمانت بود

اما خدا را شکر این حرمت شکستن ها

دور از نگاه مضطر معصومه جانت بود

حسين عباس پور


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:26 | 1 2 3 4 5

رباعى شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر (ع)


در  راه خدا نام علی(ع) زمزمه کرد

دشمن  ز  کلام حقّ او  واهمه  کرد

با هر سخنش کاخ ستم می لرزید

احیا ، جلوات ِحیدر و فاطمه(س) کرد

---

یوسف به ته چاه دیانت می کرد

دشمن به مقام او اهانت می کرد

بی رحمی هارون به سیه چال رسید

بر  حافظ  اسلام  خیانت  می کرد

---

ما مفتخریم باب حاجت داریم

با دشمن اسلام لجاجت داریم

ما پیرو مکتب پیمبر هستیم

بر گفته ی خودبه حق سماجت داریم

اصغر چرمی



برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:20 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

من در این زندان هارون روزها سر می کنم

پیروی از جدّ خود ساقیِّ کوثر می کنم

در غُل و زنجیرِ هارون حبس گشتم بی گناه

زیر و رو با ذکر حق کاخ ستمگر می کنم

من ز پا تا سر پُر از درد جراحاتم ولی

استقامت در بلا با یاد مادر می کنم

عُقده ها دارد به دل سِندی بی شرم و حیا

روضه های کوچه را با درد باور می کنم

گر زپای نیمه جانم دائماً خون می چکد

یاد دردِ پهلوی مجروح مادر می کنم

صورتم از ضرب سیلیّ عدو نیلی شده

یاد مظلومیت زهرای اطهر می کنم

اصغر چرمی



برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:19 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

الهى به احسانِ ساقىِّ كوثر
 
روا نيست زندان به اولاد حيدر
 
خدايا به حقِّ وصىِّ پيمبر
 
به لطف نگاهى،مرانم از اين در
 
تصدّق نما وُ مشام دلم را
 
بگردان به عطر ولايش مُعطّر
 
غريبانه جان داده در كنج زندان
 
به ياد غريبىِّ ساقىِّ كوثر
 
به هارونيان زمانه بگوييد
 
كه او بوده حامىِّ دين پيمبر
 
بده بال مرغ دلم را بيايم
 
به دولت سراى بهشت دو سرور
 
مگردان مرا در دودنيا به لطفت
 
جدا از محبان زهراى اطهر
 
كه من هر چه دارم ز اولاد زهراست
 
به باب الحوائج ، به موسى ابن جعفر
 
به جان رضا قسمتم كن دوباره
 
به باب المراد حريمش نهم سر
 
اصغر چرمى


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:17 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

باران حریف چشم تو دریا نمیشود
دیگر کسی شبیه تو آقا نمیشود

صدها کلیم میچکد از نوک ناخنت
موسی بدون اسم تو  موسی نمیشود

دارالشفای حضرت مریم ضریح تو
هرگز مسیح بی تو مسیحا نمیشود

ای ذوالفقار حضرت حیدر خروش کن
لا حول جز به قوتت الا نمیشود

زندان که نه،به چشم تو معراج عاشقیست
یوسف بدون چاه و ذولیخا نمیشود

باید که از زبان عدو روضه خوان شویم
مرثیه از زبان غزل ها نمیشود

میخواست اشک چشم شما را درآورد
فهمیده بود حل معما نمیشود

میگفت این قبیله کرار تا ابد
هم بیخیال سیلی زهرا(س)نمیشود

دانست جز به تیشه توهین و ناسزا
این کوه ایستاده قدش تا نمیشود

با خنده گفت وقت خروج از سیاه چال
طوری زدم که تا به ابد پا نمیشود

پهلو و دست و صورت و چشم کبود،نه
این روضه در دهان کسی جا نمیشود

هر چند زخم سینه تان باز تر شده
چون جای زخم سینه زهرا(س)نمیشود

یک یا حسین گفتی و دندانتان شکست
قران چوب خورده مداوا نمیشود

با اولین نگاه،رضا گریه کرد و گفت
زنجیر از گلوی شما وا نمیشود

دستان ما دخیل تو باب الحوائج است
دستی شبیه دست تو پیدا نمیشود

وقتی مسیر کرببلا کاظمین توست
یعنی سفر بدون تو امضا نمیشود

محمد معاذاللهی پور(کاتب)




برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:14 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

گوشه زندان كه جاي موسي جعفر نبود

گوييا او يوسف صديقه اطهر نبود

روزهايش چون شب وشبهايش از شب تيره تر

جز غل وزنجير اورا همدم  وياور نبود

هر پسر از مادر خود ارث مي بايد برد

غير سيلي خوردن او را ارثي از مادر نبود

من نمي دانم كه زنجير جفا با او جه كرد

آنقدر دانم رمق ديگر بر آن پيكر نبود

عاقبت در زير زنجير گران جان مي سپرد

احتياج قاتلي چون سندي كافر نبود

بر ملاقاتي همه با شاخه گل ميروند

غيرتازيانه اورا شاخه گل ديگر نبود

تا نبيند جسم بابا را ميان سلسله

خوب شد در گوشه زندان دگر دختر نبود

واي بر حال سكينه ديد اندر قتلگاه

بر تن باباي مظلوم و غريبش سر نبود


حسين ميرزايي


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:09 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

بعد پيغمبر اگر خانه نشين حيدر نمي شد

كنج زندان قتلگاه موسي جعفر نمي شد

خصم اگر در كوچه سيلي بر رخ زهرا نمي زد

نيلي از سيلي سندي روي آن سرور نمي شد

هرچه شد در كوچه شد ورنه دگر تا روز محشر

اين همه ظلم وجفا با آْل پيغمبر نمي شد

كس نمي زد  كنج زندان بر تن او تازيانه

گر سيه از تازيانه بازوي مادر نمي شد

زير زنجير گران كي خرد مي شد ساق پايش

سينه زهرا اگر مجروح ميخ در نمي شد

دست وپاي او دگر كي بسته با زنجير مي شد

گركه بسته بازوان زينب مضطر نمي شد

جسم او تشييع كي مي شد دگر با تخته در

گر حسين جسمش لگد كوب سم استر نمي شد


سيدحسين حسينى


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:08 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

زنداني كه غيرخدادرنظرنداشت

عمري شكنجه ديد وكس ازاوخبرنداشت

 

يا فاطمه به جان توسوگند روزگار

زنداني ازعزيزتومظلومتر نداشت

 

هرروز روزه بود ولي موقع غروب

جزتازيانه آب وغذايي دگرنداشت

 

جان داد باشكنجه ولي مصلحت چه ديد

زنجيررا زگردن مجروح برنداشت

 

ممنوع بود كس به ملاقات اورود

يا اوشهيد گشت وبه زندان پسرنداشت

 

جسمش به تخته پاره وبردوش چارتن

آن روزروزگارمسلمان مگرنداشت


استادسازگار


برچسب‌ها : ,,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:06 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امامم موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

دراين قفس چويادم زلانه مي آيد

سرشك ديده من دانه دانه مي آيد

 

دلم گرفته ازاين غم كه گوشه زندان

اجل به ديدنم حتي چرا (نمي آيد)

 

هميشه صحبت معصومه با رضا اين است

برادرم پدرم كي به خانه مي آيد

 

چوبيد لرزه فتد برتنم زبس سندي

پي اذيت من وحشيانه مي آيد

 

به روزبهرملاقات مي روند همه

ولي به ديدن من اوشبانه مي آيد

 

برند شاخه گل هديه بهرزنداني

ندانم اوزچه با تازيانه مي آيد

 يا مظلوم


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:04 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

 

بعد پيغمبر اگر خانه نشين حيدر نمي شد

كنج زندان قتلگاه موسي جعفر نمي شد

خصم اگر در كوچه سيلي بر رخ زهرا نمي زد

نيلي از سيلي سندي روي آن سرور نمي شد

هرچه شد در كوچه شد ورنه دگر تا روز محشر

اين همه ظلم وجفا با آْل پيغمبر نمي شد

كس نمي زد  كنج زندان بر تن او تازيانه

گر سيه از تازيانه بازوي مادر نمي شد

زير زنجير گران كي خرد مي شد ساق پايش

سينه زهرا اگر مجروح ميخ در نمي شد

دست وپاي او دگر كي بسته با زنجير مي شد

گركه بسته بازوان زينب مضطر نمي شد

جسم او تشييع كي مي شد دگر با تخته در

گر حسين جسمش لگد كوب سم استر نمي شد

سيدحسين حسينى


برچسب‌ها :
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 22:01 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام كاظم ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

اندراين گوشه زندان به لب آمد جانم

ديگرامشب به بر مادرخود مهمانم

 

ازفراق رخ معصومه دلم تنگ شده

كاش مي شد به سر آيد شب هجرانم

 

روز وشب برمن زنداني مظلوم يكي است

بسكه بي روزن وتاريك بود زندانم

 

روزه دارم من وهرروزبه هنگام غروب

تازيانه است عوض سفره آب ونانم

 

صورتم هم چو تنم نيلي وخون آلود است

بسكه سيلي به رخ من زده زندانبانم

سيدحسين حسينى


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 21:58 | 1 2 3 4 5

شعر شهادت امام موسى ابن جعفر ع

دسته بندی : شهادت امام موسى ابن جعفر ع,

فما احلی اسمائکم ...

آن روز بى تردید عاشورای دیگر بود
بر روی دوش آسمان جسمی مطهر بود

کوچه به کوچه عطر او در شهر می پیچید
بین غل و زنجیر همچون لاله پرپر بود

اهل زمین و آسمان مرثیه می خواندند
ذکر لب خورشید يا موسی بن جعفر بود

فصل رهایی از قفس فصل پریدن تا ...
هفت آسمان بى تاب پرواز کبوتر بود

تقدیر باران را نگاه او رقم می زد
مولای ما از آسمان هم آسمان تر بود
حسين علاء الدىن


برچسب‌ها : ,,
نویسنده: اصغر چرمي | نسخه قابل چاپ | 1392/3/14 - 17:06 | 1 2 3 4 5

آخرین مطالب

محبوب ترین مطالب

موضوعات

درباره ما

آمار وبلاگ

کد های کاربر